بیوگرافی الهام حمیدی
الهام حمیدی متولد 8 آذر 1356 در تهران، بازیگر است
فارغ التحصیل رشته حسابداری در مقطع کارشناسی از دانشگاه آزاد رودهن است، او علده بر بازیگری مزون طراحی لباس داشت، زندگی پر فراز و نشیبی داشته ولی می گوید شرمنده خودم نیستم !
شروع بازیگری
پدر او در جوانی تئاتر کار میکرده، عموی پدرش گوینده رادیو بوده و در واقع این استعداد در خانواده آنها وجود داشته است. علاقه به حرفه بازیگری او را به کلاس های آموزش کشاند
یک ترم به کلاس های بازیگر رفت، استعدادش در نمایش خیلی زود باعث انتخابش برای سریال آوایی در گلستان به کارگردانی رامین لباسچی در سال 89 شد،
محبوبیت و بهترین بازیگر
سریال مسافری از هند سکوی پرتاب وی در حرفه شغلی اش در سال 82 بود
در این سریال شناخته شد، دو سال بعد بازی در فیلم سینمایی خیلی دور خیلی نزدیک تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از خانه سینما را برای وی به ارمغان آورد، سریال زیر تیغ و بخصوص بازی در سریال یوسف پیامبر در نقش همسر یوزراسیف از وی چهره ای به یاد ماندنی به جا گذاشت
ورشکستگی …
دورهای تصمیم گرفتم برای ایجاد یك حاشیه امن اقتصادی كار مزون لباس را شروع كنم اما از آنجا كه آدم بدشانسی هستم به محض ورودم، دلار به سه برابر قیمت خود رسید و یك دفعه من كه با دلار ارزان شروع كرده بودم، متحمل ضرر مالی زیادی شدم این اتفاق چنان در روحیهام اثر گذاشت كه كاملا از ریسكهای مالی ترسیدم
ازدواج
الهام حمیدی زیاد مایل به ورود رسانه ها به زندگی شخصی خود نیست؛ در جایی عنوان شده بود در 20 سالگی ازدواج ناموفق داشته است ولی او در برنامه دورهمی مهران مدیری اعلام کرد مجرد است
توجه به زیبایی
آراستگی و مراقبت از خود را جزء بایدهای زندگی ام می دانم برایم مهم نیست لباسم حتی گرانقیمت نباشد اما مهم است كه لباس خاص و مناسبی بپوشم چهره سرمایه یك بازیگر است و مرد و زن هم ندارد و برای حفظ این سرمایه باید تلاش كرد
البته من مخالف عمل های زیبایی هستم چون چهره طبیعی را دوست دارم اما كارهای مراقبتی را انجام می دهم و از كرم ها و لوسیون ها برای حفظ شادابی و رطوبت پوست استفاده می كنم
دستی در سایر هنرها
بسیاری از كارهای هنری را انجام دادهام؛ از نقاشی و كارهای دستی گرفته تا مزون و طراحی لباس كه همه و همه را جسته و گریخته و گاهی تفننی و گاهی حرفهای دنبال كردهام اصولا دوست دارم سایر كارهای هنری را هم تجربه كنم
علایق
بسیار کدبانو و خانه دار است. آشپزیاش بسیار خوب است
از بین بازیگران ایرانی علاقه فراوانی به عزت الله انتظامی و اکبر عبدی دارد و از بین خانمها فاطمه معتمدآریا و گوهر خیراندیش را دوست دارد عاشق صدای اصفهانی، عبداللهی و رضا صادقی است و به هر دو موسیقی سنتی و پاپ علاقه دارد
ارتباط با چهره ها
آشنایی و ارتباطی با آقای دایی و همسر ایشان دارم و فکر می کنم همسر علی دایی همان طور که نام دایی بزرگ است، لیاقت این نام بزرگ را دارد و علاوه بر انجام امور خیر، بانویی بسیار مهربان و هنرمند است
در فعالیت های خیریه و ارتباط های دوستانه از طرق دیگر با چند چهره ورزشی و هنری ارتباط دارم. نیوشا ضیغمی، شیلا خداداد، مجید و نیکی مظفری، پوریا پورسرخ و بهنوش طباطبایی جزو دوستان خوبم در حوزه هنر هستند
اهل سیاست نیستم
اهل سیاست نیستم اما چون سیاست و مسائل سیاسی بر اقتصاد و فرهنگ کشور و مردم تاثیرگذار است، برایم مهم است. در انتخابات همیشه شرکت کردم و در آخرین انتخابات گذشته هم سعی کردم تصمیمی بگیریم که به نفع مردم کشورم باشد و مسائل سیاسی را خیلی پیگیر نیستم و آنچه برایم مهم است اینکه کشورم در حوزه داخلی و خارجی سربلند و موفق باشد
پاسخ های کوتاه
• خیریه : کمش خوبه و حس خوب
• پرویز پرستویی : مشابه ندارد
• زیر تیغ : کلاس درس
• شهید بابایی : اسطوره
• همسر شهید بابایی (مرحوم حکمت) : مظهر عشق و فداکاری
• حرم امام رضا : خلوص و آرامش
• دکتر ظریف : مردی برای تمام فصول
• احمدی نژاد : نظری ندارم
• ترامپ : غیرقابل پیش بینی
• آشپزی : لذت بخش
• فضای مجازی: فاصله و دوری
• پوریا پورسرخ : معترض خوش قلب
• نقش مورد علاقه : همسر کوروش کبیر
• رژیم غذایی : خسته کننده
• صالحی امیری وزیر ارشاد : ذکر خیز زیاد شنیده ام باید منتظر آینده ماند
• رضا عطاران : سوپر استار سینمای ایران
• تهیه کننده نمونه : داود هاشمی
• کارگردان مورد علاقه : اصغر فرهادی
• عشق: بدون آن زندگی ممکن نیست.
• سفر: عاشقشم
• نیکی کریمی : سوپراستار زن سینمای ایران
• تلفن: فقط تلفن سکه ای قدیما
زندگینامه الهام حمیدی را از زبان خودش بخوانید...
سال ۱۳۵۶ به دنیا آمدم. دو برادر کوچکتر از خودم دارم، لیسانس حسابداری دارم و کلاس های آزاد بازیگری را گذرانده ام، از سال ۷۸ کار هنری را آغاز کردم. پدرم بازنشسته و مادرم خانه دار است. من در خانواده ای رشد یافتم که مهر و محبت در آن موج می زد. روابط پدر و مادرم، خیلی دوستانه بود و آنها عاشقانه زندگی کردند و همیشه به ما آرامش انتقال دادند. خانواده ای که همیشه نظم در آن حرف اول را می زد… به هر حال باید توجه کنیم که در اکثر خانواده های ایرانی، وابستگی شدیدی بین اعضای آن است و همین مسئله باعث تفاوت خانواده های ایرانی نسبت به خانواده های غربی می شود. حس مهربانی، دوست داشتن و احترام به بزرگترها که برای خیلی از ایرانی ها عرف است.
به مرحله سوم نرسیدم
هنوز به دوران سوم بازیگری ام نرسیدم. در دوره اول بازیگری به خاطر اینکه می خواستم حضورم را تثبیت کنم، سعی می کردم تجربه کسب کنم و در فیلم های تلویزیونی، سریال و سینما و در هر ژانری بازی کنم، اما خوشبختانه از همان ابتدا نقش های اصلی به من پیشنهاد شد. بعد از سریال «مسافری از هند»، الهام حمیدی تثبیت شدو من مرحله دوم بازیگری خود را آغاز کردم. همان طور که می دانید «مسافری از هند» بسیار پر بیننده و به طبع، بازی من هم دیده شد. پس از این سریال در فیلم سینمایی «خیلی دور خیلی نزدیک» ایفای نقش کردم که هم در جشنواره فجر و هم در جشن خانه سینما کاندیدای جایزه شدم و فضای بسیار خوبی بود که خودم را نشان دهم و البته جایزه جشن را گرفتم. در این مرحله معمولا سعی می کنم که در پذیرش پیشنهادها کمی بیشتر دقت کنم…
رقـابـت
حس رقابت در هر کاری و هر شغلی وجود دارد، اما من چنین خصلتی نداشتم و در مقابل من هم کسی از بازیگران چنین برخوردی نداشت که برای مثال زیر پایم را خالی کند. زمانی هم که با بزرگان سینمای ایران همبازی بودم، آنان هم چنین برخوردی با من داشتند، مثل سریال «زیر تیغ»، من ۷ ماه در آن مجموعه، نقش دختر پرستویی و معتمد آریا را بازی کردم و خیلی با آنان خو گرفتم… فضای دوستانه زیر تیغ، به شکلی بود که زمان پایان فیلمبرداری همه ناراحت بودند.
درباره سریال یوسف(ع)
اولین بار که وارد دکور عظیم سریال شدم، خیلی برایم خوشایند و جذاب بود! دکور سریال بسیار عظیم بود، همین طور نوع پوشش و گریم… چون من وسط کار به پروژه پیوستم از همان زمان برایم مشخص بود که این سریال برای بیننده هم جذاب خواهم بود.
آن فضاهای بسته ای که شما در سریال دیده اید، مثل کاخ، معبد و منزل زلیخا و… در یک سوله بود در فرهنگسرای خاوران. که قسمت قسمت آن را ساخته بودند، در واقع همه قسمت های داخلی این سریال در آنجا تصویربرداری شد، اما خانه یوسف(ع) در همان شهرکی بود که بخش اصلی آن شهر را شما در سریال دیدید.
البته دکور شهر اصلی و آن ساختمان های عظیم از بتن ساخته شده بود که پشت آن چیزی نبود. یعنی در را باز می کردید، فضای خاصی نبود و این از هنر تصویربرداری مرحوم رسول احدی بود که به واقع زیبا تصویربرداری می کرد، روحش شاد.
داستان حضرت یوسف(ع) را همه می دانستند، اما ریز داستان را خیلی ها نمی دانستند. آن روزی که به من پیشنهاد بازی در سریال را دادند و گفتند که نقش همسر حضرت یوسف(ع) را بازی می کنی، خودم نمی دانستم که حضرت یوسف زنی دیگر، غیر از زلیخا دارد!
در یک سریال تاریخی دیگر هم به نام مختارنامه بازی کردم که تصویربرداری آن تمام شد. در سریال تاریخی شهریار هم بازی کردم.
«آسنات» زنی بود که ارتباط قوی با خدا داشت و زمانی که زلیخا همسر یوسف(ع) شد، گفت که اگر خواست خدا باشد، من اطاعت می کنم. به همین خاطر در داستان نباید نقش یک زن حسود را بازی می کردم.
گریم خانم کتایون ریاحی سه ساعت طول می کشید. من خودم هر روز ساعت ۴ صبح بیدار می شدم و گریم من هم یک ساعت طول می کشید این برای ما مشکل بود. در این سریال دوست داشتم، همین نقش را بازی کنم.
مصطفی زمانی بازیگر بسیار باهوش و بااستعدادی است، دیالوگ ها را به خوبی حفظ می کرد و این برای من جالب بود.
جا دارد از آقای سلحشور و همه عوامل تشکر کنم که این سریال چنین بازتابی پیدا کرده به خصوص برای نوشتن این مجموعه خیلی زحمت کشیدند.
عکس العمل مردم
من از عکس العمل مردم همیشه لذت می برم. مردم به بازیگران توجه زیادی نشان می دهند و این، از لطف شان است. البته بعضی مواقع هم هست که مثلا در رستوران نشسته ای و در حال غذا خوردن هستی و می بینی همه به شما توجه می کنند، شاید آن لحظه کمی اذیت شوی، اما این، از توجه و لطف مردم است که همیشه از ما حمایت می کنند و با محبت رفتار می کنند. همین رفتارهای مردم مشخص می کند که آنان مرا به عنوان یک بازیگر پذیرفته اند که اگر غیر از این باشد و شما رفتار خودخواهانه ای از خودتان نشان بدهید، به طور اطمینان مردم شما را پس می زنند.
سینمای تجاری
دوست داشتم بازی در سینمای تجاری را تجربه کنم که فکر کنم در «دلداده» این اتفاق افتاد، اما دوست دارم در فیلم های تجاری هم بازی کنم. با این حال دلم می خواهد بدون حاشیه باشم.
راحت زندگی می کنم
من با نقش هایم خیلی راحت زندگی می کنم، یعنی سعی می کنم، تکنیک کاری ام طوری باشد که مردم باور کنند. هیچ وقت سعی نکردم بازی کنم، بلکه با آن زندگی می کنم. اگر قرار است گریه کنم، واقعا باید گریه کنم یا خنده… برای مثال در سریال «زیر تیغ»، بیننده به واقع نقش مرا حس کرد. از خودم تعریف نمی کنم، اما خودتان دیدید که در زیر تیغ چگونه نقش را باور کردم، یا در سریال یوسف پیامبر(ع). نقش «آسنات» ویژگی خاصی ندارد، اما سعی کردم دیالوگ هایم را به نوعی دیگر بیان کنم یا نوع برخوردم با «زلیخا». می خواهم بگویم در آن شرایط خودم را جای «آسنات» گذاشتم تا بیننده این نقش را باور کند.
محیـــا
فیلم «محیا» که در جشنواره اکران شد، رسانه ها خیلی به آن پرداختند و خوب هم دیده شد. من برای آن نقش خیلی زحمت کشیدم، اما نمی دانم چرا دیده نشد و من جزو کاندیداها نبودم؟! افرادی که در آن فضا (غسالخانه) کار می کنند، همه شان وجه اشتراکی دارند و آن هم آن بغض فروخورده شان است. وقتی که با این افراد صحبت می کنی، خیلی از آنها از این موضوع رنج می برند که جامعه آنان را به خوبی نمی پذیرد و این باعث آزار روحشان می شود، من سعی کردم این بغض را نشان بدهم و برای اینکه به این نقش نزدیک شوم، خیلی زحمت کشیدم، اما دیده نشد! زمانی که کاندیداها را اعلام کردند من ناراحت شدم. هنوز هم به محیا فکر می کنم که چرا حتی جزو کاندیداها انتخاب نشدم و به طور کلی توقعم زیاد بود.
ستاره سـازی
به نظر من خانم نیکی کریمی و آقایان رضا گلزار و رادان جزو سوپراستارهای انگشت شمار سینمای ایران هستند. اما آنچه که می خواهم بگویم، این است که ما در ایران ستاره سازی را نمی دانیم! در واقع روش ستاره سازی مان اشتباه است، وگرنه بازیگران زیادی داریم که مستعد سوپراستار شدن هستند، اما فضا و عرصه را برایشان باز نمی کنیم یا نمی گذاریم که به این مرحله برسند. اگر عرصه را تنگ نکنند و سینما را به یک سری از بازیگران خاص محدود نکنند، شاید ستاره های بیشتری در هنر ایران ظهور کنند و دیده شوند… اما این روزها به یک شکلی همه چیز ثابت شده است.
ارتباط با مطبوعات
رابطه ام با مطبوعات بد نیست، اما بعضی ها ما را درک نمی کنند. برای مثال من حالا با شما گفتگو کرده ام، چند روز دیگر تماس می گیرند و تقاضای یک گفتگو دارند، من دیگر حرف تازه ای ندارم بزنم. پس باید مدتی زمان بگذرد. اما نباید از نقش حمایتی مطبوعات به راحتی بگذریم، چون سینما و تلویزیون و مطبوعات مانند یک چرخه هستند که باید به هم مرتبط باشند، اما این را هم باید بگویم که هستند! هستند نشریاتی که گفتگوی ۵ سال پیش شما را چاپ می کنند، شما تصور کنید که عقاید ۵ سال پیش تان با امروز تفاوت دارد! آن وقت آن نظراتتان را الان می خوانید چه ذهنیتی به شما دست می دهد؟! در صورتی که شرایط انسان ها عوض می شود. از این رو سعی می کنم با یک سری از نشریات خاص گفتگو کنم. اگر احساس کنم که حرف جدیدی برای گفتن دارم، حتما گفتگو می کنم. گرچه باید عنوان کنم یک سری از نشریات هستند با نام های مختلف که بیشتر به مسائل ناچیز و کم اهمیت می پردازند و این روحیه شما را آزار می دهد.
لابـه لای کـلام
گذشته ها که گذشته، امامهم این است که تو در آینده، شرایط گذشته را حفظ کنی و حتی بهتر شوی.
معمولا در فیلم های جدی بازی کردم، اما دوست داشتم ژانر طنز را هم تجربه کنم و به همین خاطر در فیلم سینمایی دلداده بازی کردم، تازه در آن فیلم هم نقش جدی داشتم!
ترجیح می دهم، در یک سریال تلویزیونی بازی کنم تا اینکه در کارهای سطح پایین سینمایی بازی کنم.
منتقدان این نکته را مطرح می کنند که چرا تنها در نقش های مثبت بازی می کنم، اما من معتقدم که بازیگر بنا بر روحیات خود، نقش هایش را انتخاب می کند، مثلا من نقش های صددرصد منفی و منفور را دوست ندارم.
من بیشتر نقش های خاکستری را دوست دارم، از طرفی نقش مطلق مثبت را هم دوست ندارم، با اینکه نظر منتقدان را قبول ندارم، اما به نظرشان احترام می گذارم.
نقاشی را به شکل حرفه ای دنبال نمی کنم، اما خیلی خوب نقاشی می کشم. چرا که دوست دارم به جز شغل اولم که بازیگری است، حرفه دیگری هم داشته باشم، در واقع یک دل مشغولی دیگر داشته باشم.
به بازی گوهر خیراندیش و فاطمه معتمدآریا علاقه فراوانی دارم، در دوران نوجوانی عاشق بازی او بودم و فیلم هنرپیشه با بازی او را چند بار دیدم.
بازی در کنار بازیگران دیده شده و مطرح در بین مردم به شما کمی استرس وارد می کند. درست مثل بازی در زیر تیغ، اما اگر از این فرصت، خوب استفاده کنید، تجارب بسیار خوبی از این بزرگان به دست خواهید آورد.
هر بازیگر دوست دارد که همیشه نقش های خوبی ایفا کند، امیدوارم در سال ۸۸ هم نقش های پیشنهادی باعث رشد در کار هنری ام شود.
بازی با کارگردانان زن را بیشتر دوست دارم، مثل خانم میلانی که یک سکانس کوتاه در فیلم وی بازی کردم و البته بگویم بازی در بچه های ابدی خانم پوران درخشنده…
خیلی از منتقدان هم به من لطف داشتند و من به راحتی با آن کنار آمدم. شما هم همیشه نباید انتظار داشته باشید که از شما تعریف و تمجید کنند، اما بعضی مواقع می بینید که انتقادات به حق نیست و شما ناراحت می شوید.
تاکنون به دنبال مدیر برنامه و مشاور نبودم، اما فکر می کنم خیلی خوب است که این موضوع باب شود، چون به واقع بعضی زمان ها شما احتیاج به یک مشاور خوب دارید تا درست تصمیم بگیرید.
در حال حاضر در مجموعه تاریخی «سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی بازی می کنم که فکر کنم، دو سالی، ساخت آن طول بکشد. در ضمن مشغول مطالعه دو، سه فیلمنامه هستم.